کوچک سازی سازمان به مثابهی حجامت
در گذشته حجامت یکی از روشهای مرسوم برای درمان برخی بیماریها بود. وقتی اطبای قدیم در درمان بیماری درمانده میشدند تنها راه باقی مانده پیش روی آنها حجامت بود؛ البته بعضی مواقع نیز ناخواسته و بر اثر گرفتن خون زیاد، باعث مرگ بیماران میشدند. امروز اگرچه دانش ما در پزشکی پیشرفت کرده است، متاسفانه در مدیریت پیشرفتی نکردهایم! مدیرانی هم که درمانده و عاجز شدهاند گویی تنها راه باقی ماندهشان حجامت سازمانی است؛
آنها تعداد زیادی از کارکنان خود را اخراج میکنند و ناخودآگاه خودشان به دست خودشان فرهنگ سازمانیشان را نابود میکنند و قاتل آن میشوند. البته بر خلاف تنش شدیدی که این کار در زندگی افراد ایجاد میکند، نام شیک و زیبای «کوچکسازی» را روی آن گذاشتهاند.
اغلب کوچکسازیهایی که در شرکتها انجام میشود از بحران اقتصادی برنخواسته است؛ بیشتر به دلیل افزایش حاشیهی سود شرکتها و افزایش پاداش مالکان و مدیرعاملهای آنهاست. چطور ممکن است یکباره هزاران کارگر/ کارمند تبدیل به افرادی اضافه شوند؟ یعنی تا چند وقت پیش هیچ کس متوجه این کارگران/ کارمندان اضافی نشده بود؟ پس چه کسی تا کنون آنجا را مدیریت میکرده است؟
همین یک شاهد برای اثبات ناتوانی مدیران کافیست! مشکلی را خودشان ایجاد کردند یا تاکنون بر آن چشم بستهاند و اکنون با اخراج کارکنان قصد دارند صرفاً صورتمسئله را پاک کنند؛ پس شاید کسانی که در حال انجام دادن کوچک سازی هستند خودشان کسانی باشند که باید تعدیل شوند!
قصه های شب برای مدیران – درنگی برای تعمق، پس از رها شدن از یک روز پر آشوب مدیر بودن – هنری مینتزبرگ
هلن کلر...برچسب : نویسنده : idealvision بازدید : 33